متن آهنگ حله چشات سهیل مهرزادگان
به سرم زد بزنیم باز تو خیابون
تـــــو و دستات بوی عطرت نم بارون
وقتی موندم تو نگات جوِن دلم
حالی بـــــه حالی میشم و دست و پامو گم میکنم
تا که دور میشی ازم تنگ میشه دل
واســــَـت هُرّی میریزه دلم لک زده باز واست
خودمونی شد باهام جون دلم،
تو نمـــــک داری و بدجور نمک گیره دلم